حرف زدن_سالم عرض میکنم خدمت حضار محترم...سایت دوستیابی کلوب استادان و مسئولین....ضمن خیر مقدم باید بگم که خودتون خوب میدونین امروز برای چی اینجا جمع شدیم) استادا و مسئوالی جشنواره دونه به دونه میرفتن رو سن و به ترتیب کنار هم وایمیستادن (امروز اینجا جمع شدیم تا نتیجه ۶ماه تالش ۱۰۰دانشجو از سراسر کشور
سایت همسریابی پارسی کلوب ببینیم
سایت همسریابی پارسی کلوب ببینیم....البته طبق بازدید مسئولین محترم ساختمون ۲۰طبقه مورد نظر که از همه لحاظ بین اون۱۰ساختمون بهترین بوده انتخاب شده صدای اروم ارمین بلندشد_
اه حاال انگار ما نمیدونیم واسه چی اومدیم اینجا که یه ساعت داره صغری کبری میچینه همسریابی کلوب راحتمون کن دیگه سایت دوستیابی کلوب تا مارو ۲٬۳تا سکته ندن دست از سخنرانی برنمیدارن برادر من من که میدونم یه ساعت دیگه اینجا عالفیم و زیر پاهامون دختروجنگل سبز شده هنوزم اونا نگفتن ک دانشگاه اول شده سامیار با حرص زیر لب گفت: یه مین خفه شین داره میگه بعد از اقای غفاری یه کلوب ورود دیگه رفت پشت میکروفون و بعد از سالم و خوش امد گفت: همونطوری که همسریابی کلوب گفتنو در جریان هستید یه ساختمون به عنوان بهترین و ایمن ترین ساختمون انتخاب شده میدونم سایت همسریابی پارسی کلوب استرس دارین پس خالصه میکنم ارتان
خیرندیده میدونه داریم از استرس خفه میشیما باز داره وراجی میکنه اروم با پام زدم به ساق پاش که کلوب ورود خفه شد مرده ادامه داد_خب همونجوری که از اول بهتون گفته شده سایت دوستیابی کلوب که ساختمونه انتخابیه مارو ساختن ضمن فارق التحصیل شدن جوایز نفیسی هم بهشون تعلق می گیره ای من حلواتو بخورم مرتیکه الهی بخوابی دیگه بیدار نشی جون بکن دیگه سایت همسریابی پارسی کلوب همه باهم سکته میکنیم میمونیم رو دستتون.... بالخره دهن المصبشو باز کرد_اسم اون ده نفری که به عنوان برنده انتخاب شدن میخونم...
نفسا حبس شد... هیچ صدایی نمیومد همه تو تو کف بودیم که کی برنده شده....
همسریابی کلوب بردیا رادان که رییس اکیپ بودن
صدای اقای حیدری مسئول پروژه باعث شد ارامش وصف ناپذیری تو دلم سرازیر همسریابی کلوب بردیا رادان که رییس اکیپ بودن....کلوب ورود اهتشام. ...اقای امیر ساجدی...خانوم محیا حسین نیا....خانوم تمنا فروزان فر....اقای سامیار مهرپور....سایت دوستیابی کلوب هستی رستگار...خانوم طناز اذر نیا و خانوم ساغر رادمهر از دانشگاه ازاد تهران برنده این رقابت شدند لطفا تشریف بیارید باال صدای جیغو سوت کر کننده بود باورم نمیشد نتیجه ۶ماه دوری از خانواده و تالشای شبانه روزیمون بشه این..به بقیه نگاه کرپم...
محیا و تمنا و ساغرو طناز با خوشحالی باال پایین میپریدن و جیغ میزدن...سامیارو امیرو سایت همسریابی پارسی کلوب ارتانم همدیگه رو بغل کردن.... این وسط فقط هستی بود که با یه لبخند خوشگل خیره شده بود سایت دوستیابی کلوب...تو چشاش یه شادی عمیقی برق میزد....مثل وقتی که اعتراف کردم دوسش دارم بالخره از چشاش دل کندم و از جام بلند شدم باخنده رو به بچها گفتم: بسه دیگه همسریابی کلوب ابرومونو بردین بفرمایید بریم باال مثال منتظرمونن همه استاداو مسئولینی که رو سن بودن بهمون تبریک گفتن و ارزوی موفقیت کردن اقای احمدی که طراح این پروژه بود به هممون لوح کلوب ورود دادو رفت پشت میکروفون گفت: البته نکته مهمی