ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل حسین
حسین
51 ساله از کرج
تصویر پروفایل رضا
رضا
33 ساله از مشهد
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
26 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
43 ساله از ساوجبلاغ
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
26 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل انجلیکا
انجلیکا
26 ساله از مشهد
تصویر پروفایل غلام
غلام
40 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
32 ساله از دامغان
تصویر پروفایل شهلا
شهلا
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل مینو
مینو
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل لیدا
لیدا
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
36 ساله از کرج

سایت ازدواج دوهمدم جدید

بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم رو کشید و گفت: -به صدای تو نمیرسه خوشگل خانم. از حرفش غرق خوشی شدم و با حرص دماغم رو سایت ازدواج دوهمدم

سایت ازدواج دوهمدم جدید - سایت ازدواج


تصویر سایت ازدواج دوهمدم جدید

این رو که رسم روزگار اینه، که سایت ازدواج دوهمدم همدم شبهاش یه مشت آهنگ غمگینه که عشقش جا زد و رفت و از این غمگینترم میشه، کسی که قصهاش این باشه کسی که با یکم گریه با این آهنگ سبک میشه سبک میشه -ایول عالی بود واقعا! -قوانین سایت همسریابی دوهمدم خوشحالم که خوشت اومد. -حاال چرا اینقدر غمگین؟ سایت ازدواج دوهمدم کشید و گفت:

سایت همسریابی توران آرامش برسم

هر وقت توی زندگیام به بنبستی رسیدم یا غصهای داشتم میاومدم اینجا و این آهنگ رو میخوندم تا غصه دلم کمتر بشه و سایت همسریابی توران آرامش برسم. االنم به یاد اون روزا این رو برات خوندم! -خیلی خوب بود، واقعا صدات بینظیره! بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم رو کشید و گفت: -به صدای تو نمیرسه خوشگل خانم. از حرفش غرق خوشی شدم و با حرص دماغم رو سایت ازدواج دوهمدم. -چیکار به دماغ بدبخت من داری ؟ -دوست دارم، حرفیه؟ نگاهی بهش انداختم و چیزی نگفتم. قوانین سایت همسریابی دوهمدم خمیازهای کشید و گفت: -وقت خوابه!

نگاهی به تخت تک نفره انداختم و گفتم: -اونوقت من کجا بخوابم؟ -خوب روی تخت! -پس تو چی؟ -منم روی تخت! -چی؟! -آرپیچی! خب دوتامون رو تخت میخوابیم. -یعنی چی؟ من بیام با تو روی تخت بخوابم؟ سایت همسریابی توران گفتن! اخمی کرد و گفت: -غیر این تخت جایی نیست، منم که رو زمین بخوابم کمرم درد میگیره. قوانین سایت همسریابی دوهمدم خود دانی! رفت روی تخت و مالفه رو کنار زد و دراز کشید. باحرص بالشتی پیدا کردم و گذاشتمش روی زمین و دراز کشیدم. نیم ساعتی نشده بود که دیدم کمرم داره داغون میشه و سایت ازدواج دوهمدم به خوابیدن روی زمین عادت ندارم. هر چی اینور و اونور شدم دیدم نمیشه و بدتر درد میکنه! نگاهی به انداختم که راحت روی تخت خوابیده بود. چرا اون راحت بخوابه و من کمر درد بگیرم؟ بلند شدم و رفتم کنارش دراز کشیدم. جا خیلی تنگ بود و کم مونده بود

بیفتم روی زمین که  به پهلو شد و دستش رو انداخت دور کمرم و کشیدم تو بغلش، از بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم خواسته دستام رو دور کمرش انداختم و محکم بهش چسبیدم. بغلش گرم و نرم بود و به دقیقه نکشیده خوابم برد. با حس خفگی از خواب بیدارشدم. نمیتونستم نفس بکشم. دیدم آرشام خودش رو انداخته روی من و خوابیده. هر چی تکون خوردم بیدار نشد.

سایت همسریابی توران! یهو از خواب پرید

آرشام؟ آرشام بیدارشو! هوی آرشام! بیدار شو دیگه، سایت همسریابی توران! یهو از خواب پرید و باعث شد کمرم زیرش خرد بشه. به خودش اومد و یه نگاهی به من انداخت که داشتم اون زیر خمیر میشدم. -ترالن چه خبرته؟ ترسوندیم. -خودت رو از روی من از روی تخت بلند شد و تازه تونستم نفس بکشم وای بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم نفس کشیدن چهقدر خوبه! داشتم میمردما! حرصی برگشتم و بهش نگاه کردم. -تو فکر نمیکنی من به این کوچیکی زیر توی گوریل خفه میشم؟ -خب قوانین سایت همسریابی دوهمدم! فکر کردم چی شده، باید عادت کنی خانم بهترین سایت ازدواج دوهمدم. -چی؟ به چی باید عادت کنم؟ مثل کسایی که سوتی داده باشن لبش رو گاز گرفت و گفت: -هیچی! منظورم اینهکه  سایت ازدواج دوهمدم بعدها که شوهر کردی باید به این چیزا عادت کنی. -

مطالب مشابه