سمت کمدم و یه جین یخی با پیرهن مردونه سرمه ای برداشتم و پوشیدم استینای پیرهنمو تا ارنج دادم باال و ساعت ورساچمو بستم به مچم سایت دوستیابی بین المللی رایگان زیر گلو و مچ دوتا دستم زدم و با برداشتن گوشی و کیف پول و جزوه زدم از اتاق بیرون از پله ها رفتم پایین و نشستم پشت میز سایت آشنایی و دوستیابی و بابا درحال صبحانه خوردن بودن بهشون سالم گفتم که با مهربونی جوابمو دادن داشتم چاییمو هم میزدم که صدای مامان بلند شد: سایت آشنایی و دوستیابی فارسی نخوابیدی مامان؟ سرمو به نشونه نفی تکون دادم ادامه داد: دوستیابی آنلاین خیلی پف کرده پسرم.چرا خودتو اذیت میکنی؟ اهی کشیدم مامان از دل من چه خبر داشت؟واسه اینکه خیالش راحت بشه لبخندی زدمو گفتم: اذیت چیه مامانم؟
بی خوابی ساده گرفتم سایت دوستیابی بین المللی رایگان
دیشب فقط یه بی خوابی ساده گرفتم سایت دوستیابی بین المللی رایگان. قبل اینکه سوال دیگه ای بپرسه از جام بلند شدمو گفتم: ناهار میام خونه.خدافظ هردوشون جوابمو دادن و از خونه زدم بیرون سرخیابون با عصابی داغون به ماشینا نگاه کردم.مجبورم امروزم با یکی از همینا برم.ماشینم هنوز درست نشده صدای زنگ گوشیم نذاشت فکرم بیشتر طول بکشه سایت آشنایی و دوستیابی فارسی بود جواب دادم: الو؟
سایت آشنایی و دوستیابی چیه بچه؟باید بگی جانم عزیزم؟ من_گمشو دوستیابی آنلاین بنال بینم چی میگی سایت دوستیابی بین المللی رایگان نچ نچ هنوز ادم نشدی تو؟منو باش میخواستم بیام دنبالت تا.... پریدم وسط حرفشو گفتم: سرخیابونم زود باش قبل از اینکه غرغراشو بشنوم گوشیو قطع کردم و منتظر شدم تا برسه حدود ده مین بعد جلو پام ترمز زد سوار شدم و گفتم: خوبی؟چخبر؟
سایت آشنایی و دوستیابی فارسی.خبری نیست باتعجب نگاش کردم
سایت آشنایی و دوستیابی فارسی.خبری نیست باتعجب نگاش کردم. سامیار همیشه پر سروصدا بود و تا مغزتو نمیجویید ول کن نبود.سایت دوستیابی بین المللی رایگان چیزی شده که اقا به فکش استراحت داده کمربندمو بستم و گفتم: چیزی شده داداش؟ نیم نگاهی بهم انداخت و گفت: نه باچشای تنگ شده نگاش کردمو گفتم: باورکنم؟این قیافه پکرت داد میزنه یه چی شده.بگو بینم زودباش سایت آشنایی و دوستیابی نمیتونی با مالطفت رفتار کنی نه؟ تک خنده ای کردمو گفتم: نه نفس عمیقی کشید و گفت: بردیا چند روزه عوض شدی! دیگه اون پسر شرو شیطون نیستی دوستیابی آنلاین کرم نمی ریزی حتی استادا هم وقتی میان از ساکتیه کالس تعجب میکنن زیر چشمی نگام کرد و گفت: البته اون دختره هم شده لنگه خودت با تعجب گفتم: کی؟؟
دستشو کرد الی موهاشو گفت: خودت میدونی کیو میگم برادر من! بگو دردت چیه نفسمو فوت کردم حق با سایت آشنایی و دوستیابی بود تو این چند روز نه تنها من بلکه هستیم ساکت شده و دائم تو فکره یعنی اونم تو فکر منه؟ بااین فکر چیزی تو دلم فروریخت باصدای دوستیابی آنلاین برگشتم سمتش سایت آشنایی و دوستیابی فارسی _نمیخوای حرف بزنی؟ سرمو تکون دادمو گفتم: بعدا حرف میزنیم سریع برگشت طرفم و گفت: ِکی؟؟