وقتی بریزن و ببرنت اونموقع حالت دیدنی میشه! اگه به من بود به یه طناب میبستمت تا این دوستیابی در لاین روی زمین بکشنت تا تقاص هرچی بدی بهشون کردی رو پس بدی. -ویدا هم اومده. -کجاست؟ -داخل ماشین، نحوه دوستیابی در لاین پیاده شو. نگاهم سمت در عقبی رفت. روش دوستیابی در لاین با حالی آشفته از ماشین پیاده شد. اصال شباهتی به طریقه دوستیابی در لاین قبل نداشت، نگران جلو رفتم و گفتم: -چی شده؟ ویدا: هی...هیچی! مطمئن شدم اتفاقی افتاده و روش دوستیابی در لاین نمیخواد بهم بگه. همه موادا دفع شد و بچهها رو با صورتی زرد و رنگ پریده بیرون فرستادن. وقتش بود تا مأمورا بریزن. موادا رو توی کیفی جمع کرده بودن و تحویل فرهمند دادن تا خواست کیف رو باز کنه ماشینهای سر رسیدن. رنگ از چهره ی دوستیابی در لاین پرید و با تعجب به من نگاه کرد. روش دوستیابی در لاین چیست زدم: -چیه؟ فکر اینجاش رو نکرده بودی، نه؟
پوزخند تحویلم داد و نحوه دوستیابی در لاین رو کشید سمت خودش و اسلحش رو روی سرش گذاشت: -اتفاقا فکر اینجاش رو کرده بودم. روش دوستیابی در لاین بگو یک قدم به من نزدیک بشن جون این دختر رو میگیرم. -تو چه آدم عوضی هستی؟ به دختر خودتم رحم نمیکنی؟! -هه! دخترم؟ این دختره برای من پشیزی ارزش نداره، همونجوری که اون بابای یه القباش برام مفت نمیارزید؛ فقط بلد بود پول باالی پول بذاره و پزش رو به من بده. قهقه بلندی کرد: -میدونی چیکارش کردم؟ معتادش کردم و کاری کردم برای یه ذره مواد جلوم زانو بزنه! بعدش هم همه اموالش رو از چنگش در آوردم و دخترشم پیش خودم اسیر نگه داشتم؛ اما دوستیابی در لاین دختره عوضی نقشه کشید و پای تو رو به ماجرا باز کرد.
منم از اون آدما نبودم که به کسی باج بدم؛ ولی این کار مهمی برام کرده بود! هه! جای همهی نحوه دوستیابی در لاین که بابای بیعرضهاش قایم کرده بود رو بهم گفت و منم بهش گفتم توی زندگیش فقط یه درخواست میتونه ازم بکنه، اونم تو رو خواست!
طریقه دوستیابی در لاین زد: -که این خواستنش هم من رو به دردسر انداخت
با دوستیابی در لاین به سر طریقه دوستیابی در لاین زد: -که این خواستنش هم من رو به دردسر انداخت، حاال جون خودش رو میگیرم که بفهمه بازی با من یعنی چی! -نه این کار رو نکن، با تو کاری ندارن! ویدا رو ول کن! -بگو ماشین من رو بیارن؛ وگرنه مخش رو داغون میکنم. -باشه، باشه! رامین ماشین مشکی رو بیارین. رامین سریع سوار ماشین شد و جلوی فرهمند ماشین رو پارک کرد. طریقه دوستیابی در لاین رو با خودش کشید و داخل ماشین برد. -روش دوستیابی در لاین چیست رو ول کن، کاریت نداریم! -میندازمش وسط راه، بیاین برش دارین. -نه این کار رو نکن! -مجازات تو بدتر از ایناست آرشام خان، فرهمند دوباره بر میگرده!
روش دوستیابی در لاین چیست دنبالش راه افتادن
منتظر اون روز باش! گاز داد و به سرعت دور شد. رامین: برین دنبالش زود! ماشینا هم روش دوستیابی در لاین چیست دنبالش راه افتادن. کالفه روی زمین زانو زدم و دستم رو بین موهام فرو کردم. چی فکر میکردم و چی شد؟! -لعنت به این شانس! -ناراحت نباش داداش، همین که کل باندش رو گرفتیم پیشرفت بزرگیه! خودشم باز گیر میافته. -باورم نمیشه روش دوستیابی در لاین دست اون گرفتار شده. فکر میکردم دختر خودشه؛ پس اون مردی که توی عکس دیدم پدر واقعیش بوده! -اونم سختی کشیده. نحوه دوستیابی در لاین چی درست میشه، پاشو بریم. بیسیم زدن. رامین: چی؟ االن میایم. پاشو آرشام بدو! مردیکه طریقه دوستیابی در لاین رو وسط راه انداخته، اونم زخمی شده و دارن میبرنش بیمارستان. -یا خدا! با عجله سمت ماشین رفتیم و رامین به سرعت سمت بیمارستان به راه افتاد. -االن کجا فرار کرده؟ -افراد دنبالشن و خونهاش رو تحت نظر دارن. فکرنکنم سمت خونهاش بره، بعدش هم قراره برن پدر روش دوستیابی در لاین چیست رو از زیر زمین در بیارن. -چه دوستایی پیدا میشنا! به خاطر نفع خودشون زندگی دوستشون رو برباد میدن.